به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، متن تعزیه ترکی استان خوزستان با مرکزیت اهواز بـه مساحت 64057 کیلومتر مربع شامل 27 شـهرستان کارون، حمـیدیـه، آغاجاری، شوشتر،دشت آزادگان، امـیدیـه، گتوند، شادگان، دزفول، رامشیر، بهبهان، باوی، اندیمشک، اندیکا، هندیجان، رامـهرمز، آبادان، اهواز، خرمشـهر، باغ ملک، بندر ماهشـهر، هفتگل، شوش، لالی، ایذه، هویزه و مسجد سلیمان است.

محدوده جغرافیـایی استان خوزستان از شمال بـه استان لرستان، از شمال شرقی و شرق بـه استان های اصفهان و چهارمحال و بختیـاری، از شمال غربی بـه استان ایلام، از شرق و جنوب شرقی بـه استان کهگیلویـه و بویراحمد، از جنوب بـه استان بوشـهر و خلیج فارس و از غرب بـه کشورعراق محدود مـی‌شود.

آب و هوای خوزستان درون مناطق کوهستانی و مرتفع با تابستان‌های معتدل و زمستان‌های سرد و در نواحی کوهپایـه‌ای دارای آب و هوای نیمـه بیـابانی بـه بیـابانی و کناره‌ای تبدیل مـی‌شود. متن تعزیه ترکی عموما این ناحیـه دارای زمستان‌های کوتاه و معتدل و تابستان‌های گرم و طولانی است. متن تعزیه ترکی فصل گرمای خوزستان معمولا از اردیبهشت ماه آغاز مـی‌شود و تا اواخر مـهرماه ادامـه دارد. متوسط درجه حرارت درون این دوره حدود ۳۱ درجه و حداکثر آن گاهی بـه بیش از 50 درجه نیز مـی‌رسد.

با توجه بـه این شرایط آب و هوایی اواخر شـهریور که تا نیمـه اردیبهشت فصل مناسب سفر بـه این استان است.

جاذبه‌‌های گردشگری

قلعه و محوطه شوش، مقبره دانیـال نبی، تالاب شادگان، کول فرح، کاخ آپادانا، تشکوه، سازه‌های آبی سیکا(آبشار شوشتر)، چشمـه‌های قیر، چغازنبیل، معبد بردنشانده، آبشار شوی، شیوند و آرپناه، ام‌الدیس، پل و آسیـاب‌های دزفول، منطقه حفاظت‌شده دز و کرخه، تالاب هویزه یـا هورالعظیم از مناطق گردشگری این استان بـه شمار مـی‌رود.

موقعیت طبیعی

این منطقه یکی از پرحاصل‌ترین نقاط ایران شده و لقب زرخیز را از آن خود کرده است. سواحل زیبای خلیج فارس، باتلاق‌ها، نیزارها، جلگه‌های پست و گرم، اقلیم متفاوت، تالاب‌ها و دریـاچه‌های متعدد؛ تضاد آشکاری را درون محدوده استان خوزستان بـه وجود آورده و موجب غنا و تنوع چشم‌گیر جاذبه‌های طبیعی درون این منطقه شده است. همچنین خوزستان هستی و عظمت خود را بـه رودخانـه‌های متعددی کـه در این سرزمـین جاری‌اند، مدیون است. جریـان ۵ رودخانـه بزرگ از جمله کارون، دز، کرخه درون مـیان این سرزمـین از سویی و قرارگیری سرزمـین خوزستان درون حاشیـه خلیج فارس از سوی دیگر، مناسب‌ترین موقعیت را به منظور خوزستان فراهم آورده است. کارون تنـها رودخانـه قابل کشتیرانی ایران، با جلوه‌های بالای جهانگردی بـه عنوان معروف‌ترین رودخانـه درون جغرافیـا، ادبیـات و تاریخ ایران درون محدوده این استان جاری است. کرخه بـه عنوان یکی از چهار منطقه طبیعی کشور شناخته شده هست که از نظر زیست محیطی ارزش فراوانی دارد. بر اثر تنوع آب و هوا و نوع خاک، برخی از مناطق خوزستان را جنگل‌های تنک و بوته زار، درختچه و درختان پوشانیده است. خلیج فارس نیز با بیش از 200 نوع ماهی از نظر تنوع و ذخیره پروتئین از بهترین و کم‌نظیرترین ذخایر حیـات وحش کشور بـه حساب مـی‌آید. چشم‌انداز زندگی انواع پرندگان دریـایی درون سواحل، تالاب‌ها و بیشـه‌زارهای این منطقه؛ مناظر بدیع و کم‌نظیری را بـه وجود آورده‌اند. درون تالاب‌های هورالعظیم پرندگان و دارانی همچون مرغابی، غاز، پلیکان، گراز، شغال، خرگوش و در تالاب مـیانگران خوک وحشی، روباه، شغال، خرگوش، موش، انواع اردک، غاز، لک لک زیست مـی‌کنند. منطقه حفاظت شده دز و کرخه، شیمبار، منگشت و هفت شـهیدان و پناهگاه حیـات وحش کرخه، دز، تالاب شادگان و منطقه شکار ممنوع کرائی از جمله مـهم‌ترین زیستگاه‌های استان خوزستان محسوب مـی‌شوند.

تاریخچه خوزستان

استان خوزستان کـه یکی از مـهم‌ترین و با ارزش‌ترین مناطق ایران هست در جنوب باختری ایران واقع شده و از جاذبه‌های کم‌نظیر گردشگری درون زمـینـه‌های طبیعی، تاریخی، معماری، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است. سواحل زیبای خلیج فارس درون جنوب و کوه‌های بلند و برف‌گیر درون شمال و خاور جلگه پست و گرم، چشم‌انداز و اقلیم‌های متفاوتی درون چهار سوی استان خوزستان فراهم آورده و یکی از زیباترین مناطق طبیعی ایران را رقم زده است. خوزستان یکی از باستانی‌ترین و تمدن‌خیزترین ناحیـه‌های جهان بوده و جزو کهن‌ترین سرزمـین‌های متمدن بشری محسوب مـی‌شود. هر یک از شـهرستان‌های این استان درون برگیرنده بناهای تاریخی و معماری شگفت‌آوری هستند کـه نمایـان‌گر تمدن و هنر مردمان این سرزمـین درون گذشته‌های دور است. بناهای منحصر بـه فردی از دوره‌های مختلف تاریخی درون این ناحیـه باقی مانده کـه از با ارزش‌ترین مـیراث‌های تاریخی ایران و جهان بـه شمار مـی‌روند. چغازنبیل معروف‌ترین و مـهم‌ترین اثر تاریخی– معماری این منطقه هست که درون شـهرستان شوش ساخته شده است. زیگورات درون قرن 13 پیش از مـیلاد بـه صورت معبدی مطبق ساخته شده کـه هم‌اکنون دو طبقه آن پا برجا هست و بـه علت شگفتی اعجاب‌آور خود درون سال 1979 مـیلادی از سوی سازمان یونسکو بـه عنوان مـیراث فرهنگی جهانی ثبت شد. اکروپل، آپادانا و شـهر شاهی نیز هر یک بازمانده‌های شـهرهای باستانی منطقه شوش هستند. آرامگاه دانیـال نبی و قلعه‌های قدیمـی نیز از مـهم‌ترین آثار منطقه باستانی شوش‌اند کـه هر یک نمایـان‌گر هنر و تاریخ درخشان این خطه درون روزگار خود است. شـهر قدیمـی جندی شاپور (اولین مرکز دانشگاهی ایران) و پل ساسانی (با 14 دهانـه ی اصلی و 12 دهانـه ی فرعی) نیز از مـهم‌ترین و قدیمـی‌ترین آثار شـهرستان دزفول درون این استان بـه شمار مـی‌روند. آفتاب دل نشین، آب فراوان، خاک مرغوب و مردمانی سخت‌کوش سبب شده‌اند.

موسیقی

موسیقی شوشتر و دزفول نیز تابع زبان و فرهنگ همـین منطقه هست و بـه همان اندازه از غنای فرهنگی بسیـاری برخوردار است. دارای روایـات، اشعار و نواهایی هست که زبان بـه زبان و بـه بـه وسیلۀ مردم از نسلی بـه نسل دیگر که تا امروز منتقل شده است. درون این نوع موسیقی محتوای متنوعی از آواز و ترانـه بـه گوش مـی‌رسد. موسیقی شادی کـه در جشن‌ها و آئین‌هایی همچون عروسی، مولودی‌خوانی و ...، موسیقی حزن و اندوه کـه در سوگواری‌ها، تعزیـه و مویـه‌خوانی، موسیقی مذهبی شامل نوحه، مرثیـه‌خوانی و ...، نواهایی کـه به هنگام کار زمزمـه مـی‌شود، موسیقی درمانی و ... شوشتر و دزفول از جهتی با یکدیگر و از سوی دیگر با سرزمـین بختیـاری و اندیمشک و مناطق عرب نشین مجاورت داشته و بدین سو مراوداتی را بـه وجود آورده، لذا این ارتباط درون لحن و محتوای موسیقی آنـها اثر گذاشته است.

ساختار موسیقی این مناطق مجموعه مقـامات محلی را تشکیل داده هست که آن را اصطلاحاً درون گویش محلی «24 مقـوم»«moqum» یـا «مقـام» اطلاق مـی‌کنند. مُقوُم‌هایی با نام دشتی، دشتی اذان، دشتی کَتراک، دشتی شوشتری، دشتی راسته، مـهـردشتی یـا دشتی دختـرکش، دشتی محمد خانی، نظامـی، کَمَری دُرفیـلی، شاهنـامـه‌خوانی، شُلِ‌یل، فایز دشتستانی، مارضائی، فایز مکوندی، چَپونی، مایـه حصار، هزاره، تعزیـه و... کـه دارای قدمت بسیـاری هستند.

در این موسیقی از آلات و سازهایی چـون تار(شش تار ایرانی)، سرنای کوچک، نی جُفته (دوزِلِه یـا قمشـه کردی )، دهـل، تنبک (ضـرب)، دارِِه«dare» (دایـره) و نـی استفاده مـی‌شود.

صنایع دستی

ب‍‍ا ت‍وج‍ه ب‍ه پ‍ی‍ش‍ی‍ن‍ه ت‍‍اری‍خ‍‍ی م‍ن‍طق‍ه زاگ‍رس ک‍ه درون گ‍ذش‍ت‍ه‌ه‍‍ای دور م‍‍ه‍د ت‍م‍دن و ف‍ره‍ن‍گ ع‍ی‍لام‍ی‍‍ان ب‍وده، ای‍ن س‍رزم‍ی‍ن پ‍ی‍وس‍ت‍ه ب‍س‍ت‍ر م‍ن‍‍اس‍ب‍‍ی ب‍رای رش‍د و ش‍ک‍وف‍‍ای‍‍ی ه‍ن‍ر و ص‍ن‍‍ای‍‍ع دس‍ت‍‍ی درون زم‍ی‍ن‍ه‌ه‍‍ا ی م‍خ‍ت‍ل‍ف ب‍ه ش‍م‍‍ار آم‍ده اس‍ت. ه‍م‍چ‍ن‍ی‍ن ت‍‍ع‍دد و ت‍ک‍ث‍ر ق‍وم‍‍ی و ف‍ره‍ن‍گ‍‍ی م‍ردم خ‍وزس‍ت‍‍ان (ب‍خ‍ت‍یـاری‌ه‍‍ای س‍‍اک‍ن ش‍م‍‍ال و ش‍رق خ‍وزس‍ت‍‍ان ، اع‍راب س‍‍اک‍ن درون ج‍ن‍وب و غ‍رب اس‍ت‍‍ان و س‍‍اک‍ن‍‍ان ب‍خ‍ش‌ه‍‍ای م‍رک‍زی ک‍ه ع‍م‍دت‍‍ا ش‍‍ه‍ره‍‍ای اه‍و از، دزف‍ول، ش‍وش و ش‍وش‍ت‍ر را ش‍‍ام‍ل م‍‍ی‌ش‍ود) م‍وج‍ب ش‍ده که تا ص‍ن‍‍ای‍‍ع دس‍ت‍‍ی درون خ‍وزس‍ت‍‍ان از ت‍ن‍وع چ‍ش‍م‍گ‍ی‍ری ب‍رخ‍وردار ش‍ود. وج‍ود ع‍ش‍‍ای‍ر ک‍وچ را ک‍ه خ‍ود ح‍‍اف‍ظ ه‍ن‍ره‍‍ا و ص‍ن‍‍ای‍‍ع دس‍ت‍‍ی خ‍‍اص ه‍س‍ت‍ن‍د م‍وج‍ب ت‍ن‍وع رش‍ت‍ه‌ه‍‍ا و ن‍ی‍ز ت‍روی‍ج ص‍ن‍‍ای‍‍ع دس‍ت‍‍ی ب‍ه دی‍گ‍ر م‍ن‍‍اطق ش‍ده اس‍ت.

ک‍پ‍وب‍‍اف‍‍ی: ی‍ک‍‍ی از ص‍ن‍‍ای‍‍ع دس‍ت‍‍ی ب‍وم‍‍ی و خ‍‍اص اس‍ت‍‍ان م‍ح‍ص‍ولات‍‍ی ب‍ه ن‍‍ام ک‍پ‍و هست ک‍ه ب‍‍ا پ‍ی‍چ‍ش س‍‍اق‍ه‌ه‍‍ای م‍رک‍زی و ج‍وان ن‍خ‍ل ب‍ه دور س‍‍اق‍ه‌ه‍‍ای ک‍رت‍ک ش‍ک‍ل م‍‍ی‌گ‍ی‍رد و ب‍‍ا ن‍ق‍ش‌ان‍دازی ک‍‍ام‍واه‍‍ای ال‍وان، زی‍ب‍‍ای‍‍ی آن چ‍ن‍د ب‍ر اب‍ر م‍‍ی‌ش‍ود. م‍رکز ب‍‍اف‍ت ک‍پ‍و، ده‍س‍ت‍‍ان «ش‍‍ه‍ی‍ون» واق‍‍ع درون ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان دزف‍ول ب‍وده و م‍‍ع‍م‍ولاً ب‍ه ش‍ک‍ل س‍ب‍ده‍‍ای دردار و ب‍دون درون ب‍ه ص‍ورت س‍ی‍ن‍‍ی درون ان‍د ازه‌ه‍‍ای م‍خ‍ت‍ل‍ف رن‍گ‍‍ی و س‍‍اده ب‍‍اف‍ت‍ه م‍‍ی‌ش‍ود.

ح‍ص‍ی‍ر: ح‍ص‍ی‍رب‍‍اف‍‍ی از ق‍دی‍م‍‍ی‌ت‍ری‍ن ص‍ن‍‍ای‍‍ع دس‍ت‍‍ی و ش‍‍ای‍د ک‍‍ه‍ن‌ت‍ری‍ن آن‍‍ه‍‍ا درون اس‍ت‍‍ان است. ای‍ن ه‍ن‍ر- ص‍ن‍‍ع‍ت درون خ‍وزس‍ت‍‍ان ب‍س‍یـار پ‍ررون‍ق ب‍وده ب‍ه طوری ک‍ه ف‍رآورده‌ه‍‍ای آن درون ه‍م‍ه ن‍ق‍‍اط ای‍ر ان ع‍رض‍ه م‍‍ی‌ش‍ود. ام‍روز درون ن‍ق‍‍اط م‍خ‍ت‍ل‍ف خ‍وزس‍ت‍‍ان ه‍رج‍‍ا ک‍ه دس‍ت‍رس‍‍ی ب‍ه ب‍رگ ن‍خ‍ل و ن‍‍ی و ت‍رک‍ه ام‍ک‍‍ان پ‍ذی‍ر ب‍‍اش‍د م‍‍ی ت‍و ان ح‍ص‍ی‍رب‍‍اف‍‍ی ر ا دی‍د. ش‍‍ه‍ر ه‍‍ا ی آب‍‍اد ان خ‍رم‍ش‍‍ه‍ر، ش‍‍ادگ‍‍ان و دش‍ت آز ادگ‍‍ان از م‍ر اک‍ز ع‍م‍ده ت‍ول‍ی‍د ای‍ن م‍ح‍ص‍ول اس‍ت .

ق‍‍ال‍‍ی م‍ح‍ل‍‍ی: ن‍و ع‍‍ی ق‍‍ال‍‍ی ب‍‍ا ک‍ی‍ف‍ی‍ت ب‍‍الا و ن‍ق‍وش ب‍س‍ی‍‍ار م‍ت‍ن‍و ع درون ش‍م‍‍ال اس‍ت‍‍ان ت‍وس‍ط زن‍‍ان و دخ‍ت‍ر ان ب‍خ‍ت‍ی‍‍ار ی ب‍دون ب‍ک‍‍ارگ‍ی‍ر ی ن‍ق‍ش‍ه از پ‍ی‍ش طر اح‍‍ی ش‍ده و ف‍ق‍ط ب‍‍ا ت‍ک‍ی‍ه ب‍ر ذه‍ن خ‍لاق آن‍‍ان ت‍ول‍ی‍د م‍‍ی‌ش‍ود. ن‍ق‍وش ای‍ن ق‍‍ال‍ی‍‍ه‍‍ا ب‍س‍ی‍‍ار م‍ت‍ن‍وع و چ‍ش‍م ن‍واز اس‍ت و اک‍ث‍ر ن‍ق‍وش از طب‍ی‍‍ع‍ت و م‍ح‍ی‍ط اطراف زن‍دگ‍‍ی آن‍‍ان م‍‍ان‍ن‍د گ‍ل، ک‍‍اس‍ه، م‍‍اه‍‍ی، پ‍رو ان‍ه، ش‍‍ان‍ه ت‍ش‍ک‍ی‍ل م‍‍ی‌شود. ش‍‍ه‍ره‍‍ای م‍س‍ج‍دس‍ل‍ی‍م‍‍ان، ان‍دی‍م‍ش‍ک و ای‍ذه از م‍ر اک‍ز ت‍ول‍ی‍د ای‍ن م‍ح‍ص‍ول هستند.

ادبیـات قومـی

استان خوزستان بـه دلیل دارا بودن موقعیت اقتصادی ویژه، گروه‌های قومـی مختلفی را درخود جای داده هست اما درون این مـیان از لحاظ سابقه حضور و تعداد جمعیت اقوام زیر را مـی‌توان نام برد:

لرها کـه خود بـه سه دسته بختیـاری، بهمئی و لرستانی(فیلی) تقسیم مـی‌شوند، اعراب، بندری‌ها، شوشتری، دزفولی، بهبهانی و ترک قشقایی کـه به واسطه زندگی عشایری بـه این استان وارد و ساکن شدند. افشارها کـه به این استان کوچانده شده‌اند و گروه‌های دیگری نیز از این قومـیت نیز بـه دلیل موقعیت اشتغالی درون این استان سدارند. گروه‌های از اکراد نیز درون شـهرستان‌های مختلف این استان زندگی مـی‌کنند. قومـیت صابئین‌ مندائی نیز از اقوام قدیمـی ساکن درون این استان هستند کـه از پیروان حضرت یحیی(ع) هستند.

از نظر زبانی نیز بـه نسبت قومـیت هر گروهی بـه زبان و گویش قوم خود سخن مـی‌گویند لرها بـه گویش لری کـه با توجه بـه تقسیمات گروهی (بختیـاری، بهمئی، بهمئی)گویش آنـها تفاوت‌های نیز با هم دارند. اعراب بـه زبان عربی شوشتری‌ها بـه گویش شوشتری، بهبهانی‌ها بـه گویش بهبهانی، بندری‌ها بـه گویش بندری، دزفولی‌ها بـه گویش دزفولی سخن مـی‌گویند. از نظر زبان‌شناسی گویش‌های لری، شوشتری دزفولی و بندری را مـی‌توان درون یک گروه زبانی قرار داد. ترک‌های ساکن درون این استان بـه زبان ترکی و تعدادی بـه دلیل زمان حضور و مجاورت با لرها تحت تاثیر زبانی آنـها قرار گرفته‌اند .کردها نیز بـه دلیل زمان حضور و مجاورت با لرها تحت تاثیر زبانی آنـها قرار گرفته‌اند. مندائی‌ها نیز بـه دلیل مجاورت با اعراب تحت تاثیر زبان آنان قرار گرفته‌اند اما جهت خواندن متون مقدس و دینی خود از زبان مندائی کـه شاخه‌ای از زبان آرامـی هست استفاده مـی‌کنند.

آیین‌ها

آیین طلب باران(بَردِ بارون)

در شـهرستان اندیکا و درمنطقه‌ای موسوم بـه امامزاده (شاهزاده) عبدالله، از دیربـاز تاکنون جهت مقابله با خشکسالی، طی آداب و رسوم خاصی یکی از آیین‌های باران‌خواهی بـه نام «بَردِ بارون» بـه معنی «سنگ باران» برگزار مـی‌شود. اعتقادات محلی و باورهایی کـه ریشـه درون تاریخ و فرهنگ مردمان ایران باستان دارد بـه هنگام خشکسالی زمـینـه ساز اجرای آیین «بَردِ بارون» شده هست و از این رو قدمتی دیرینـه دارد.

در اجرای این آیین باستانی محوریت اصلی سنگ‌هایی هست که نماد زایش باران بـه حساب مـی‌آیند. انجام مراسم با وجـود سه قطعـه سنگ استوانـه‌ای شکل درون اندازه‌های متفاوت و تشریفات معنـرامـون آن صورت مـی‌گیرد. سنگ درون گـویش محـلی«بَرد» نام دارد، بدین جهت آن را «بَردِ بارون» مـی نامند.

هرکدام از این قطعه سنگ‌ها کـه درمحل بارگاه امامزاده نگهداری مـی‌شوند، نماد یکی ازعـوامل باران‌زا شامل (باد، باران و طوفان) است. اجرای این آیین بـه شکل موروثی درون انحصارسادات منطقه هست و درون حال حاضری کـه هدایت مراسم را برعهده دارد یکی از خاندان سادات، از اولاد جلال بـه نام سید حسن خان است. بر اساس اهمـیت و نیـاز بـه آب درون خشکسالی‌ها، مریدان امامزاده از همان روستا و دهات اطراف از اولاد جلال درخواست مـی کنند که تا مراسم باران خواهی بـه اجرا درآید. بنا بـه مصلحت درون روزی مشخص با حضور مـیهمانان و با خارج سنگ‌هـا از امامزاده، بعد از این‌که سنگ‌ها غسل داده شد نماز حاجت خوانده و یک حیوان شامل، یـا قوچی فربه را توسط فردی پاک و قابل احترام قربانی مـی‌کنند. بطوری‌ کـه سنگهـا بـه خون آغشته شده سپس غلتانده مـی‌شود. درون این هنگام دعا مـی‌خوانند، نیت کرده و تعداد روزهای انتظار به منظور رسیدن بـه حاجت عنوان مـی‌شود. بـرخی از مردم نیز به منظور متـولی اجرای این رسم نذر کرده و با توجه بـه توان مالی خود پول نقد، یـا چیزهای دیگری بـه عنوان هـدیـه تقدیم مـی‌کنند.

آیین و آداب قهوه خوری

قهوه از جمله نوشیدنی‌های قدیمـی هست که بسیـار مورد توجه اعراب است. علاوه بر مراحـل آمـاده‌سـازی قـهـوه، خوردن آن نیـز آداب خاصی دارد از این رو بـه قهوه عربی معروف شده است. از گذشته قـهـوه بـه صـورت معمـول و همـیشگی بـه صورت غلیظ بدون شکر و تلخ درون مـیهمـانی‌ها مصرف مـی‌شده است. بطور کلی درون تمام ضیـافت‌ها نوشیدنی قهوه تهیـه و در مُضیف (محل یـا اتاق پذیرایی )از مـیهمانان پذیرایی مـی‌شود. عـلاوه بر مراحـل آمـاده‌سـازی قهـوه خوردن آن نـیـز آداب خاصی دارد. به منظور تهیـه قهوه ابتدا دانـه‌های خام قهوه را درون ظرفی آهنی برشته مـی‌کنند. سپس دانـه‌ها را درون هاون مـی‌کوبند که تا به آرد تبدیل شود. بعد از این‌که قهوه بـه پودر تبدیل شد جهت آماده‌سازی آن را درون ظرف مخصوصی بـه نام «الگمگم» یـا «گم گم»«gomgom» قرار داده و مقداری ش بـه آن اضافه مـی‌کنند که تا به آرامـی دم بیـاید. بعد از این‌که قهوه دم کشید آن را از گُم گُم بـه ظرف کوچکتری بـه نام«الدله» «dale» «دَلِه» انتقال داده و دَلِه را مـیان خاکستر داغ قرار مـی‌دهند که تا گرم بماند و با ورود مـیهمانان ساقی با قهوه آماده شده از آنان پذیرایی بـه عمل آورند.

برای نوشیدن قهوه از فنجان مخصوصی استفاده مـی‌شود. فنجانی گرد، کوتاه و فاقد دسته کـه از جنس چینی است. بعد از این‌که قهوه آماده شد و مـیهمانان وارد مضیف شدند، ساقی با خوش آمدگویی مـیهمانان را بـه بالای مضیف هدایت مـی‌کند. درون ابتدا پیش از این‌که پذیرایی رسماً آغاز شود ساقی درحضور مـیهمانان اولین فنجان قهوه را کـه در اصطلاح «الهیف» «heyf» نام دارد مـی‌نوشد که تا مـیهمانان را از سالم بودن آن آگاه کند. دومـین فنجان جهت پذیرایی آماده و پذیرایی از سمت راست آغاز مـی‌شود. ساقی دَلِه را برداشته، آن را درون دست چپ و فنجان را درون دست راست خود مـی‌گیرد، سپس قهوه را درون فنجان مـی‌ریزد و تعارف مـی‌کند. مـیهمان نیز کـه به آداب خوردن آگاهی دارد فنجان را با دست راست خود از ساقی گرفته و بدون این‌که آن را بر زمـین بگذارد قهوه را مـی‌نوشد. مـیهمان موظف هست این فنجان قهوه را مـیل کند، مگر درون مواقعی کـه از شیخ یـا ساقی خواسته‌ای داشته باشد، کـه در این صورت فنجان را از دست ساقی گرفته، سپس بر روی زمـین مـی گذارد. درون این حالت این فنجان را بـه اصطلاح «الضیف» «zeyf» مـی‌نامند. چنانچه مـیهمان قهوه را مـیل کرد و بدون هیچ حرکت اضافی فنجان را با همان دست راست بـه ساقی برگرداند، با این عمل نشان مـی‌دهد کـه مجدداَ تمایل بـه خوردن دارد و ساقی دوباره به منظور ایشان قهوه مـی‌ریزد. فنجان‌های دیگری با نام‌هایی چون «الکیف»«keyf» «السیف»«seyf» وجود دارد کـه هرکدام بنا بـه دلایلی بـه این نام خوانده شده‌اند.

کمربستن عروس بختیـاری

در فرهنگ بختیـاری بـه هنگـام عروسی مرسـوم هست که عملی آیینی و نمادین بـه اجرا درون مـی‌آید. زمانی کـه عروس مـی‌خواهد بـه خانـه داماد رود، دستمال سفید بلندی را با محتویـاتی چون کتاب مقدس(قرآن) درون قطع بسیـار کوچک تکه‌ای نان مقداری سبزی یـا برگ سبزی از درختان، مقداری اسپند، چند قطعه قند یـا نبات و مقداری شیرینی شامل نقل و شکلات و آب نبات کـه هرکدام جنبه‌ای نمادین دارد را بـه دورکمر عروس مـی‌بندند.

دستمال یـا اصطلاحاً «شال کمر» معمولاً بـه رنگ سفید و یـا سبز انتخاب مـی‌شود و معمولاً توسط یکی از نزدیکان ذکور عروس، برادر، پسرعمو یـا پسردایی ایشان بـه دورکمر عروس بسته مـی‌شود. بستن کمربند توسط مردان بـه این دلیل هست که معتقدند این کار قوت قلب و محکمـی اراده را به منظور عروس درون بر خواهد داشت، همچنین اولین بچه عروس پسر بدنیـا خواهد آمد. بعد از این‌که عروس بـه خانـه ی جدیدش قدم نـهاد، داماد شال کمر او را باز مـی‌کند.

کتاب مقدس کـه درواقع کلام خداوند هست به نیت راهنما و حافظ زندگی زوج جوان قابل توجه و اهمـیت است. عروس و داماد با توکل بـه پروردگار و حمایت خالق این مرحله از زندگی را آغاز خواهند کرد. نان نمادی هست از رزق و روزی و برکت کـه عروس بـه ارمغان خواهد برد. برگ سبز را نماد سبزینگی بخت و آرامش مـی‌دانند. نشانی از زایش و ازدیـاد نسل خواهد بود. قند کـه با سپیدی همراه هست نشان از شیرینی و لذّت زنـدگی مشترک هست که عروس پیشکش داماد مـی کند. دانـه‌های اسپند نیز جهت مبارکی و دور پلیدی‌ها از خانـه جدید، بـه عنوان چشم زخم درکنار مواد دیگر قرار مـی‌دهند. کمربند پارچه‌ای سپید عروس نماد کوله باری هست از پاکی و صداقت کـه به دنیـای تازه گام مـی‌گذارد.

صابئین‌مندائی

صابئین‌منـدائی«sâbein-e mandâi» پیروان حضرت یحیی(ع) هستند کـه به آنـها صبی«sobi» گفتـه مـی‌شود. ابتـدا مردم یمن پیـرو آن بودند و با مـهـاجرت مردم یمن این دین بـه سـایر بـلاد عرب و نواحی بین النـهرین که تا خوزستان رسیده است. صابئین جمع صابئی هست و صابئین بهـانی کـه دارای دین صابئی باشند خطاب مـی‌شود. کلمـه صابئین بـه معنای تعمـید شونده هست و بهی کـه درآب فرو رفته و غسل تعمـید مـی‌کند اطلاق مـی‌شود. امروزه عمده جمعیت مندائیـان درون دو کشور ایران و عراق درکنار رودخانـه‌های کارون، دجله و فرات سدارند کـه در ایران استان خوزستان و شـهرهای اهواز، آبادان، خرمشـهر، سوسنگرد، بستان، شوشتر، شوش و شادگان سکونتگاه آنـها محسوب مـی‌شود. دین صابئین‌مندائی از ادیـان رسمـی محسوب شده و دارای کتابی آسمانی بـه نام«گنزا ربّا»«genzâ rabbâ» است. درقرآن نیز درسوره‌های مختلفی از جمله سوره بقره آیـه ی 62 از ایشان نام شده است. عبادتگاه ایشان را «مندی»«mandi» مـی نامند.

غسل تعمـید رکن اصلی و برجسته‌ترین آیین دینی مندائیـان هست که بر هر فرد صُبی واجب بوده و درکنار آب روان(جاری) انجام مـی‌گیرد بـه همـین دلیل آب، بخصوص آب جاری درون این دین از اهمـیّت و قداست خاصی برخوردار است. تعمـید بـه دو صورت تعمـید معمولی یـا غیررسمـی یـا «طماشـه»«tamâše»، هر فرد مندائی با فرو رفتن درآب یـا قرارگرفتن درون زیر دوش آب مـی‌تواند آن را انجام دهد و تعمـید رسمـی یـا واجب «مصوتا»«masvetâ» یـا «مصبتا»«masbetâ»که طی آن روحانیون عالی مقام درمراسم خاصی درکنار آب جاری با قرائت بوثه‌های«buse» مختلف(بوثِه بـه معنی آیـه است) عمل تعمـید را بـه صورت دسته جمعی به منظور تعمـید شونـدگـان انجام مـی‌دهند. این نوع تعمـید جهت انجام واجبـات درون اعیـاد و مواقع دیگر انجام مـی‌گیرد. لباس دینی مندائیـان «رستـه»«raste» نام دارد کـه از پارچـه سفید، چـلوار پنبـه‌ای بسیـار ساده و گشـاد دوختـه مـی‌شود. علت سفید بودن رَستِه را پاکی و همبستگی با جهان نور مـی‌دانند.

غذاهای محلی

آو تفتالو، قلیـه ماهی، ماهی صُبور، تلیکه، شله ماستی، کوردیم، گمنـه، آش توله، او باقله، کشکینـه، کپه، آش بلگ، نان کلگ، ماهی شور، برنج، قوزی، مـیگو پلو، کُبه، قوزی، کُبّه، محمرَ، شعث، خورشت بامـیه، ماهی شور، فلافل، خلال مطبوخ، تذخانَه، خبس التمر، امفَطَّح، اوانوری، ابوقله، آبگوشت، اوعدس، اوماشک، اوپیوزی، گوینـه، اوموهی، برنج، باقلا، آش کارده و اوربنیک غذاهای محلی این استان هستند.

سوغات

استان خوزستان با قرار گرفتن درون جنوب غرب کشور از شرایط جغرافیـایی خاصی برخوردار هسستند. از لحاظ اقلیمـی دارای شرایط متفاوتی بوده، بطوری کـه مناطق کوهستانی با کوه‌های بلند و برف‌گیر و جلگه‌های پست و گرم همچنین وجود رودخانـه‌های بسیـار، آب و هوای گوناگون و پوشش گیـاهی مختلفی را درون استان بـه وجود آورده است. لذا با وجود تنوع اقلیمـی و آب و هوایی همچنین وجود اقوام و فرهنگ‌های گوناگون ضمن برخورداری از فرهنگی غنی و ارزشمند، زمـینـه برخورداری از محصولات متنوع خوراکی و غیرخوراکی را بـه عنوان سوغات محلی داشته است. محصولات خوراکی از قبیل گیـاهان علفی و مـیوه‌های وحشی, محصولات کشاورزی و فرآورده‌های مرتبط باغی، محصولات لبنی، انواع تنقلات، نان محلی، حلوا و شیرینی‌های سنتی و محصولات غیر خـوراکی شـامل انواع صنـایع دستی بومـی نیز مـی‌توانند بـه عنوان سوغات محلی خاص و ارزشمند استان خوزستان بـه شمار آیند.

گیـاهان و محصولات باغی

تنوع پوشش گیـاهی درون نقاط مختلف استان باعث روییدن انواع گیـاهان وحشی درون این اقلیم شده است. درون این خصوص بسیـاری از گیـاهان بـه صورت فصلی و تازه با کاربردهای غذایی و درمانی بـه تنـهایی یـا بـه شکل فرآوری شده مورد استفاده قرار مـی‌گیرند همچنین درون فصول دیگر این محصولات بـه صورت خشک شده درون مراکز فروش جهت استفاده های بومـی و به عنوان سوغات بـه مردم عرضه مـی‌شوند.

گیـاهانی چون تولِه(پنیرک)، کنگر، کاسنی، کرفس کوهی، تره کوهی، پونـه وحشی، گل بابونـه، ختمـی، گلزبان، و ...

مـیوه‌های وحشی مانند بلوط، بادام کوهی یـا بادام شور، بَنَک و کَلخُنگ (انواع پسته وحشی)، کُنار(مـیوه درخت سدر)، رَمَلیک(مـیوه‌ای از خانواده سدر)

محصولات فرآوری شده‌ای کـه به روش سنتی تهیـه مـی‌شوند چون کَلگ(آرد بلوط)، آرد کُنار و...

محصولات باغی بـه شکل معمول و فرآوری شده مانند انواع رطب، خرما، دِیری و... ترشی ناردونـه (ناردانـه) رب انار، انجیر خشک، شیره خرما، ترشی‌های محلی و ...

محصولات کشاورزی و فرآورده های آن مانند کنجد، اَردِه، حلوا ارده، حلوا کنجدی و...

انواع کلوچه‌های محلی: متن تعزیه ترکی کلوچه شکری، کلوچه خرمایی، انواع نان‌های محلی و...

محصولات دامـی

محصولات متنوع لبنی از قبیل روغن خوش(روغن حیوانی)، کره حیوانی، کشک، قره قروت، ماست، دوغ پنیر و سرشیر محلی.

محصولات غیرخوراکی:

این محصولات شامل انواع صنایع دستی بومـی خوزستان است. دست بافته‌های عشایری شامل قالی، گلیم شیردِنگ، اِحرامـی(سجاده)، جاجیم، عبا، خراطی، کَپو، حصیر، بوریـا، مـینای صُبی، گیوه، زیورآلات سنتی البسه محلی شامل: چوقا و لباسهای زنانـه و ...




[خوزستان، سرزمـین زرخیز تاریخ و هم‌زیستی اقوام متن تعزیه ترکی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 26 Jul 2018 09:06:00 +0000